داستانهایی جالب از خاستگاه اصلی چند نمونه از اصطلاحات و ضرب المثل های رایج در زبان انگلیسی را در این مطلب از سفرمی دنبال کنید.
تا به حال از خود پرسیدهاید که خاستگاه اصطلاحات و ضربالمثلهای رایج کنونی در زبان انگلیسی کجاست؟
ضرب المثل های انگلیسی
در بخش زیر، سفرمی شما را با برخی از این اصطلاحات و ریشه اصلی آنها آشنا خواهد کرد:
1. Always a bridesmaid, never a bride: همیشه ساقدوش عروس باش، نه خود عروس از ضرب المثل های انگلیسی
تعریف: این اصطلاح به طور لفظی به معنای آن است که همواره سعی کن ساقدوش عروس باشی و نه خود عروس. ولی معنای استعاری و مجازی آن، طیف گستردهتری را در بر میگیرد و در واقع این اصطلاح گفتهای سرشار از ناامیدی است و زمانی که یک زن نمیتواند عشق زندگی خود را بیابد، به او گفته میشود.
ریشه اصلی: این اصطلاح برای اولین بار در سالن موسیقی ویکتوریا و در آهنگی به نام «چرا من همیشه ساقدوش هستم؟» با اجرای فِرِد دبلیو لی (by Fred W. Leigh) به ثبت رسید. با این حال، این عبارت پس از انتشار آگهی خندهدار دهان شویه لیستِرین (Listerine mouthwash) در سال 1924 محبوبیت یافت. در این آگهی، تکیه کلام «همیشه ساقدوش عروس باش، نه خود عروس»، با تصویری از ادنا، زنی تنها و ناامید همراه بود که همواره به خاطر بوی بد دهان خود سرزنش میشد و هرگز قادر نبود عشق زندگی خود را پیدا کند. و اما راه حل پیشنهادی این آگهی چه بود: بله، خرید تعداد زیادی از دهانشویههای لیسترین.
2. Pull someone’s leg: کسی را دست انداختن
تعریف: با کسی شوخی کردن و یا کسی را گول زدن
ریشه اصلی: اصطلاح کسی را دست انداختن وقتی برای اولین بار مورد استفاده قرار میگرفت، مفهوم شیطانی و شرورانهتری را دربرداشت. بیان این اصطلاح در اصل روشی بود که دزدان و سارقان از آن در هنگام به دام انداختن افراد پیادهرو و در نتیجه سرقت از آنها استفاده میکردند. در این صورت سارق از ابزارهای مختلفی برای ضربه زدن به قربانی مورد نظر و زمین انداختن او استفاده میکرد. اما خوشبختانه، این روزها از این اصطلاح در موقعیتهای دوستانهتری استفاده میشود، هرچند در پایان کار دست انداختن شاید دیگر شوخی و صمیمیتی احساس نشود!
3. Meeting a deadline: کاری را سر موقع انجام دادن از ضرب المثل های انگلیسی
تعریف: به پایان رسانیدن چیزی تا یک زمان مشخص و از پیش تعیین شده
ریشه اصلی: ظاهراً این عبارت از زندانهای صحرایی دوران جنگ داخلی (Civil War) برگرفته شده است که در آنها یک خط ویژه به عنوان یک حد و مرز مشخص برای زندانیان کشیده و مشخص میشد. زندانیان و مأموران زندان این خط را به عنوان خط مرگ میشناختند زیرا هر زندانی که قصد عبور از این خط را داشت، مورد اصابت گلوله قرار گرفته و در نهایت کشته میشد.
4. Basket Case: شخص بی دست و پا، عاجز و وامانده
تعریف: کسی که دچار اختلال مشاعر باشد.
ریشه اصلی: بر اساس گزارشات نامشخصی گفته میشود که برای جابجایی آن دسته از سربازان WW1 ارتش انگلیسی که اندامهای حرکتی (دست و پا) خود را از دست داده بودند، از سبد مخصوصی استفاده میشد، به این ترتیب که آنها را در این سبد قرار داده و جابجا میکردند. با این حال در انکار این ادعا باید ابراز داشت که واژه اصلی «وضعیت سبد» (basket case)، بعد از سربازان WW1، توسط ارتش نظامی آمریکا روی کار آمده است. در سال 1919، یک بیانیه مختصر و رسمی از سوی فرماندهی ایالات متحده آمریکا مبنی بر استفاده از این عبارت، برای اطلاع عموم صادر شد. شرح این بیانیه این گونه بود که:
«رئیس کل بهداری ارتش دولت فدرال، هر گونه پایه و اساس حقیقی در رابطه با داستانهایی را که در خصوص وجود وضعیت سبد در بیمارستانهای ارتش شایعه شده و دهان به دهان چرخیده شده است، انکار میکند»
5. Close, but no cigar: نزدیک بود، اما صحیح نبود / خوب گفتی ولی نه آنچه که باید میگفتی از ضرب المثل های انگلیسی
تعریف: به موضوع مورد نظر نزدیک بود، اما صحیح نبود
ریشه اصلی: در زمانهای گذشته، غرفههای سرگرمی که در محوطه نمایشگاهها برپا میشدند، به برندگان خود به جای اسباببازیهای بیش از اندازه بزرگ، سیگار برگ جایزه میدادند.
ناگفته پیداست که برنده شدن در این بازیهای شانسی تقریباً ناممکن بود، به همین ترتیب از همین جا بود که این اصطلاح بوجود آمد. این اصطلاح برای اولین بار در سال 1935 و در یک فیلمنامه به نوشته آنی اوکلی (Annie Oakley) مورد استفاده قرار گرفت. از آن پس در مقالات روزنامهها مرتباً از آن استفاده میشد.